رویکرد جمهوری فدرال آلمان در قبال موضوع هستهای ایران (2023-2003) |
کد مقاله : 1064-IFPOLICY (R2) |
نویسندگان |
سیدمحسن میرحسینی1، امیررضا امامی *2 1استادیار روابط بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه یزد، 2کارشناسی ارشد روابط بینالملل، گروه حقوق و علوم سیاسی ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی ، دانشگاه یزد، یزد، ایران. |
چکیده مقاله |
هدف از انجام این پژوهش این است که نشان داده شود دولت جمهوری فدرال آلمان، بین بازیگرانِ موضوعِ هستهای ایران، نقش بسیار حائز اهمیت و کلیدی داشته و میتواند در جهت دستیابی به یک صلح ماندگار، گام ارزندهای بردارد. با توجه به رویکرد کیفی که در این پژوهش برقرار است، روش پژوهشی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری دادهها از طریق منابع کتابخانهای و اینترنتی صورت گرفته است. با کاربست نظریه «الگوی قدرت تمدنی»، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که از زمانی که موضوع هستهای ایران مطرح شد، دولت آلمان بیشتر نقش یک تسهیل کننده را داشته است. به طور مشخص دولت فدرال آلمان از سال 2003میلادی، مشخصاً در سیاست خارجی خود چهار رویکرد در قبال برنامه هستهای ایران داشته است؛ رویکرد اول سلبی بوده و خواستار توقف غنیسازی اورانیوم در ایران بوده است. رویکرد دوم در قالب فشار بر شورای امنیت برای وضع تحریمها برعلیه ایران بوده است. رویکرد سوم شامل تلاشهای آلمان برای حفظ توافق هستهای بوده و رویکرد آخرِ وضعیت کنونی، رویکرد نسبتا متعادل در موضوع برنامه هستهای ایران بوده و به دنبال ادامه همکاری با ایران و دنبال یک توافق جدید الزامآور است. نتیجتا، سیاست این کشور در قبال موضوع هستهای ایران بخش مهمی از سیاست خارجی آن بوده و همچنان بر روابط آلمان-ایران، ایالات متحده-ایران و آلمان-آمریکا تأثیر خواهد گذاشت. |
کلیدواژه ها |
ایران؛ آلمان؛ توافق هستهای؛ سیاست خارجی؛ موضوع هستهای ایران. |
وضعیت: پذیرفته شده |