جایگاه بازیگران میانجی در سیاست خارجی ایران: دلایل و پیامدها
کد مقاله : 1053-IFPOLICY-FULL (R1)
نویسندگان
حسین کریمی فرد *
گروه علوم سیاسی،واحد اهواز،دانشگاه آزاد اسلامی،اهواز،ایران
چکیده مقاله
یکی از ویژگی های سیاست خارجی ایران رویکرد مذاکره غیر مستقیم با امریکا برای حل‌ و فصل تعارضات با ایالات متحده آمریکا می‌باشد.ضرورت اتخاذ این رویکرد یا استفاده از بازیگر میانجی، نائل شدن به سازش و صلح میان بازیگرانی است که باهم دچار اختلاف و نزاع هستند.وجود بازیگرانی میانجی مثل عمان،قطر،عراق،چین،امارات و...نشان دهنده اختلافات و ستیزهایی در عرصه سیاست خارجی ایران با کشورهای دیگر است و ایران با استفاده از این بازیگران درصدد کاهش اختلافات و برقرار رابطه مسالمت آمیز با کشورهای منطقه خاورمیانه و عرصه جهانی به خصوص با امریکا می باشد.در این مقاله تلاش می شود میانجی گری کنشگران مختلف برای حل و فصل اختلافات ایران با آمریکا مورد بررسی قرار گیرد.بنابراین سوال این مقاله عبارتست از: چه عواملی باعث شده است که ایران از مذاکره غیر مستقیم برای حل و فصل اختلافات با امریکا استفاده نماید؟استفاده از میانجی چه پیامدهایی برای ایران دارد؟فرضیه این پژوهش که تلاش می شود با استفاده از روش پژوهش تحلیلی و تبیینی و با تاکید بر مفهوم «هویت» اثبات شود عبارتست از: امریکا به عنوان یک «دگر» و «خصم» هویتی و معنایی در سیاست خارجی ایران تبدیل شده است و جمهوری اسلامی خود را به عنوان رهبر و پرچم دار جبهه مقاومت در منطقه و جهان علیه نظام سلطه به رهبری امریکا تعریف کرده است بنابراین مذاکره مستقیم و حل و فصل تمامی اختلافات با امریکا باعث می شود این جایگاه در نزد حامیان و هواداران در سطوح ملی،منطقه و جهانی شکننده و متزلزل شود.پیامدهایی وجود بازیگر میانجی،کاهش منافع ملی ایران و افزایش اعتبار برای میانجی گران خواهد بود.
کلیدواژه ها
بازیگر میانجی،ایران،امریکا،سیاست خارجی،هویت
وضعیت: پذیرفته شده